چند روز پیش تو حرم مادری را دیدم که انگار ساعتی کودکش را گم کرده بود هراسان به طرف دفتر رسیدگی به امور پیداشدگان آمد و کودکش را که در آنجا نگه داشته بودند به آغوش کشید.اشک شوق و اشتیاقش و حالتش توصیف نکردنی است. همانجا بود که یاد این جمله افتادم که خدا جون برای بنده های گنهکارش که دعا میخوانند و پیش او می روند می گه:من از مادری که فرزندش گم شده اش را پیدا میکند خوش حال تر می شوم.
وای چه خدای مهربونی خدا جون دوستت داریم.
به هر بهانه ای که می خواد بنده های گنهکارش رو ببخشه.
پیامبر جون مهربونش رو آخرای شعبان میفرسته و اون خطبه ی معروف رو میخونه که خواندن یک آیه از قرآن=ختم تمام قرآن نفس کشیدن=تسبیح گفتن خواب=عبادت و ... .
چی بگم هممون میدونیم فقط این گوی و این میدان ماه مبارک رمضان مبارک... .